سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ترکیب بند معروف محتشم کاشانی (10)
برچسب ها: نوحه و مرثیه (27)، حسینیه دستجردوک (280)، حسینیه (306)، حسن آباد (129)، حسن آباد جرقویه (129)، | نظر بدهید

کای مونس شکسته دلان حال ماببین

ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین

در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان

واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین

نی ورا چو ابر خروشان به کربلا

طغیان سیل فتنه و موج بلاببین

تن های کشتگان همه در خاک و خون نگر

سرهای سروران همه بر نیزه هاببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام

یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو

غلطان به خاک معرکه ی کربلا ببین

 

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد

کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد



نویسنده : حسن محمود
تاریخ : سه شنبه 92 آذر 12
زمان : ساعت 8:0 صبح
ترکیب بند معروف محتشم کاشانی (9)
برچسب ها: نوحه و مرثیه (27)، حسینیه دستجردوک (280)، حسینیه (306)، حسن آباد (129)، حسن آباد جرقویه (129)، | نظر بدهید

این کشته ی فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی

دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت

از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات

کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که باخیل اشگ و آه

خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین

شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

 

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد

وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد



نویسنده : حسن محمود
تاریخ : دوشنبه 92 آذر 11
زمان : ساعت 8:0 صبح
ترکیب بند معروف محتشم کاشانی (8)
برچسب ها: نوحه و مرثیه (27)، حسینیه دستجردوک (280)، حسینیه (306)، حسن آباد (129)، حسن آباد جرقویه (129)، | نظر بدهید

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملائک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهویی از دشت پا کشید

هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت

چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد

بر زخم های کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان

بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی اختیار نعره ی هذا حسین زود

سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد

 

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول

رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول



نویسنده : حسن محمود
تاریخ : یکشنبه 92 آذر 10
زمان : ساعت 8:0 صبح
دادخواهی از ستمگران در دعای امام سجاد(ع)
برچسب ها: حسینیه دستجردوک (280)، حدیث روز (131)، امام سجاد (7)، حسینیه (306)، حسن آباد (129)، حسن آباد جرقویه (129)، | نظر

حضرت زین‌العابدین امام سجاد علیه‌السلام: خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و به نیروی خویش آن را که بر من ستم کند و با من دشمنی ورزد، از ستم بازدار، و به قدرت خود، سرسختی‌اش را در هم شکن، و او را به گرفتاری‌هایش سرگرم ساز، و پیش دشمنانش ناتوان گردان.

خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مگذار که او بر من ستم روا دارد، و مرا در برابر او به نیکی یاری فرما، و از پرداختن به کارهایی چون کارهای او و درافتادن به حال و روزی که او دارد. نگاه دار.

خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست، و هم اینک مرا بر دشمنم چنان یاوری کن که با آن طوفانِ خشم من فرو نشیند و کارِ انتقام من از او تمام شود.

خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و به جای آن ستم که او بر من کرده، بخشایش خود را نصیب من فرما، و به جای بدرفتاری‌هایش، بر من رحمت آور، که هر ناخوشایندی در برابر خشم تو ناچیز است، و هر مصیبتی در برابر غضب تو آسان.

خدایا، همچنان که ستم دیدگی را در چشم من بد آراسته‌ای، مرا از ستمگری نیز رویگردان کن.

خدایا، جز در پیشگاه تو دادخواهی نمی‌کنم، و از هیچ داوری جز تو یاری نمی‌خواهم؛ هرگز! پس بر محمد و خاندانش درود فرست و دعایم را به اجابت رسان و دادخواهی‌ام را به دگرگون شدنِ حالِ من پایان ده.

خدایا، مرا به ناامیدی از دادگری خویش میآزمای، و آن که را بر من ستم روا می‌دارد، به ایمن شدن از کیفر خود امتحان مکن، تا در ستمگری بر من پای فشارد و به زور حقّم را باز ستاند. به زودی آنچه را به ستمکاران وعده داده‌ای، برای او پیش آور، و آن مژده‌ی اجابت که به درماندگان داده‌ای، درباره‌ی من به انجام رسان.

خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان کن که قبول آنچه بر من مقدّر کرده‌ای، چه مرا سود دهد و چه زیان، برایم آسان باشد، و مرا به آنچه از من گرفته‌ای یا به من داده‌ای، خشنود گردان، و به راست‌ترین راه، هدایت فرما، و به درست‌ترین کارها وادار.

متن حدیث:


اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خُذْ ظَالِمِی وَ عَدُوِّی عَنْ ظُلْمِی بِقُوَّتِکَ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنِّی بِقُدْرَتِکَ، وَ اجْعَلْ لَهُ شُغْلًا فِیمَا یَلِیهِ، وَ عَجْزاً عَمَّا یُنَاوِیهِ. اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمِی، وَ أَحْسِنْ عَلَیْهِ عَوْنِی، وَ اعْصِمْنِی مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی مِثْلِ حَالِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعْدِنِی عَلَیْهِ عَدْوَى حَاضِرَةً، تَکُونُ مِنْ غَیْظِی بِهِ شِفَاءً، وَ مِنْ حَنَقِی عَلَیْهِ وَفَاءً. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَوِّضْنِی مِنْ ظُلْمِهِ لِی عَفْوَکَ، وَ أَبْدِلْنِی بِسُوءِ صَنِیعِهِ بِی رَحْمَتَکَ، فَکُلُّ مَکْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِکَ، وَ کُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوَاءٌ مَعَ مَوْجِدَتِکَ. اللَّهُمَّ فَکَمَا کَرَّهْتَ إِلَیَّ أَنْ أُظْلَمَ فَقِنِی مِنْ أَنْ أَظْلِمَ. اللَّهُمَّ لَا أَشْکُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاکَ، وَ لَا أَسْتَعِینُ بِحَاکِمٍ غَیْرِکَ، حَاشَاکَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صِلْ دُعَائِی بِالْإِجَابَةِ، وَ اقْرِنْ شِکَایَتِی بِالتَّغْیِیرِ. اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّی بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِکَ...


«صحیفه سجادیه، دعای چهاردهم»


نویسنده : حسن محمود
تاریخ : شنبه 92 آذر 9
زمان : ساعت 4:45 عصر
ترکیب بند معروف محتشم کاشانی (7)
برچسب ها: نوحه و مرثیه (27)، حسینیه دستجردوک (280)، حسینیه (306)، حسن آباد (129)، حسن آباد جرقویه (129)، | نظر بدهید

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سربرهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه

ابری به بارش آمد وبگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن

گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر

افتاد در گمان که قیامت شدآشکار

آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود

شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی‌عماری محمل شتر سوار

با آنکه سر زد آن عمل از امت نبی

روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

 

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد

نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد



نویسنده : حسن محمود
تاریخ : شنبه 92 آذر 9
زمان : ساعت 8:0 صبح
ترکیب بند معروف محتشم کاشانی (6)
برچسب ها: نوحه و مرثیه (27)، حسینیه دستجردوک (280)، حسینیه (306)، حسن آباد (129)، حسن آباد جرقویه (129)، | نظر بدهید

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریده ی رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر

ارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که باکفن خون چکان ز خاک

آل علی چو شعله ی آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصه ی محشر قدم زنند

جمعی که زد به هم صفشان شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

 

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل



نویسنده : حسن محمود
تاریخ : جمعه 92 آذر 8
زمان : ساعت 8:0 صبح
ترکیب بند معروف محتشم کاشانی (5)
برچسب ها: نوحه و مرثیه (27)، حسینیه دستجردوک (280)، حسینیه (306)، حسن آباد (129)، حسن آباد جرقویه (129)، | نظر بدهید

چون خون ز حلق تشنه ی او بر زمین رسید

جوش از زمین به ذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانه ی ایمان شود خراب

از بس شکست ها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روح الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار کان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسید

 

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال

او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال



نویسنده : حسن محمود
تاریخ : پنج شنبه 92 آذر 7
زمان : ساعت 8:0 صبح


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir




 

کل بازدید: 352976
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 4
تعداد کل پست ها: 564

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا