سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شکل‎‎های حسد و مشکل حسود
برچسب ها: مقاله (84)، | نظر بدهید

رد پای برخی از مشکلات اجتماعی و تنش‎‎ها و تقابل‎‎ها را در «حسد» می‎توان مشاهده کرد.

 
در حسد، پای «خود» در میان است.

 
آن‎جا که تعارض و اصطکاکی میان «من»‎ها پیش می‎آید، حسد لانه می‎کند؛ رشد می‎یابد؛ بروز می‎کند و بالأخره به آتش می‎کشد و ویران می‎سازد.

 
و گرنه تا وقتی «خدا» مطرح باشد و انگیزه‎‎ها «الهی» جایی برای حسد باقی نمی‎ماند.

به قول سعدی: «ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.»

 
چرا؟ آیا حرص و طمع در کار است؟ یا حسادت و خودخواهی؟ یا دنیاطلبی و مقام‎دوستی؟ یا کم‎ظرفیتی برای تحمل رقیب و مخالف؟ یا تنگ‎نظری نسبت به پیشرفت دیگری؟

 
چون دنیا دار محدودیت است، تقابل منافع پیش می‎آید و حسد.

 
هر جا که «تزاحم» نباشد، «تحاسد» هم نیست.

 
رقابت در مادیات حسد و تقابل پیش می‎آورد، نه در معنویات.

 
شعله حسد از درون زبانه می‎کشد و حسود را می‎سوزاند و تباه می‎سازد. گاهی هم بر زبان جاری می‎شود و اظهارات رشک آلود حسود نسبت به محسود، نشان‎ از التهاب و غوغای درون دارد؛ دودی است که از آتش درون خبر می‎دهد.

 
شورچشمی‎‎ها و تنگ‎نظری‎‎ها و حسدورزی‎ها، کینه و کدورت می‎آورد. حسد همچنان‎که آتش افروز درون حسود است، آتش‎گیره دوزخ او نیز هست. هم در این دنیا در لهیب آن می‎سوزد، هم در آخرت جهنم سوزان در انتظار است.

 
یکی حسد بر علم و فضل دیگری می‎ورزد،

 
یکی چشم دیدن مال و ثروت دیگری را ندارد،

 
یکی شهرت و محبوبیت رقیب را تاب نمی‎آورد،

 
یکی مقبولیت و وجهه دیگری را نمی‎تواند ببیند.

 
چشمی که نسبت به دیدن فضل و برتری دیگران ناتوان است، چشم ابلیس است. ابلیس هم نتوانست ببیند که آدم، «مسجود ملائک» شود. کبر و حسد ورزید و ملعون و مطرود شد.

 
خیلی‎‎ها جلو افتادن رفیق خودشان را در علم و فضل و موقعیت اجتماعی و... برنمی‎تابند و می‎گویند:

 
ما و مجنون همسفر بودیم در صحرای عشق

 
او به منزل‎‎ها رسید و ما هنوز آواره ایم

 
اگر شاگرد دیروز شما امروز به مقام استادی رسید، حسد می‎ورزید یا افتخار می‎کنید؟

 
اگر برای انجام خدمتی، دیگری برگزیده شد نه شما، خودخوری می‎کنید یا احساس راحتی و سلب تکلیف می‎کنید؟

 
لقمان به پسرش گفت: فرزندم! حسود سه نشانه دارد:

 
پشت سر غیبت می‎کند، روبه‎رو تملق می‎گوید و در گرفتاری شماتت می‎کند.

 
بعضی هم به حال پیشتازان «غبطه» می‎خورند، که بسی خوب است.

احساس عقب ماندن از رقیب و همتا و همراه، اگر انگیزه حرکت بیشتر شود، خوب است. اما اگر سبب تلاش برای عقب افتادن دیگری شود، بد است. آن غبطه است و این حسد. چراغ در دست بگیریم و اعماق وجودمان را بکاویم. هرجا حسد یافتیم، آن را از ریشه درآوریم چون که زیان حسد، قبل از محسود، به خود حسود می‎رسد  .

جواد محدثی نقل از: پنجره



نویسنده : حسن محمود
تاریخ : چهارشنبه 91 مرداد 25
زمان : ساعت 1:35 عصر


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
Design By : Ashoora.ir




 

کل بازدید: 344909
بازدید امروز: 126
بازدید دیروز: 52
تعداد کل پست ها: 564

دانشنامه عاشورا

روزشمار محرم عاشورا






پایگاه جامع عاشورا